
مقدمه:
سلطة کمونیسم بر بخش اعظم تاریخ قرن بیستم تا حد زیادی ناشی از نقشی است که کمونیسم، بموقع، در جهت «بیش از حد ساده جلوه دادن» مسائل ایفا نمود. کمونیسم که مالکیت خصوصی را منشا تمام بدیها می دانست ادعا کرد که الغای مالکیت خصوصی، نیل به عدالت حقیقی و کمال انسانیت را امکانپذیر خواهد ساخت این وعده صدها میلیون نفر از مردم جهان را متعهد ساخت و امیدهایی را دردل آنان زنده نمود. بدین ترتیب، کمونیسم با احساسات تودههایی که به تازگی آگاهی سیاسی پیدا کرده بودند، تطبیق میکرد. از این نظر، بین کمونیسم و مذاهب بزرگی که هر یک تفسیر جامعی از مفهوم زندگی انسان ارائه می دهند، شباهتهایی وجود داشت. جامعیت و سادگی کمونیسم بود که آن را چنان فریبنده و اطمینان بخش می ساخت و به یک تابلوی راهنما برای مبارزهای پرشور تبدیل مینمود.
همانند مذاهب بزرگ، مکتب کمونیسم نیز تحلیلهای متعددی را ارائه نمود که از سادهترین تحلیل شروع و به مفاهیم نسبتاً پیچیدهتر فلسفی ختم میشد. برای آن کسی که کوره سوادی داشت، همین کافی بود که یاد بگیرد که تمام زندگی در جنگ طبقاتی خلاصه می شود و سعادت اجتماعی فقط در جامعة کمونیستی تحقق خواهد پذیرفت. آنچه که از نظر روانی سخت خوشایند فرد محروم واقع میشد، توجیه اعمال خشونت وحشیانه علی «دشمنان خلق» بود، یعنی علیه کسانی که از منافع مادی بیشتری برخوردار بودند و از آن پس میشد آنان را با خشنودی تحقیر نمود، مورد تعدی قرار داد و نابود کرد.
ولی کمونیسم فقط یک پاسخ پرشور به نگرانیهای عمیق [محرومین] و یا یک عقیدة مبتنی بر تنفر از جامعه نبود. کمونیسم، در عین حال، نظام فکری کاملا قابل درکی بود که انسان را ظاهرا به طور بیسابقهای نسبت به گذشته و آینده بصیر می ساخت و آرزوی قشرهای جدیداً سواد آموختة جامعه را کم خواستار فهم عمیقتر جهان پیرامون خویش بودند، برآورده میساخت. بدین ترتیب، فرضیة مارکسیسم، در نظر کسانی که بصیرت بیشتری داشتند کلید فهم تاریخ بشر، یک شیوة تحلیل برای تشخیص علل تحولات اجتماعی و سیاسیع یک تفسیر دقیق از حیات اقتصادی و مجموعهای از آگاهیهای گوناگون دربارة قوای محرکة جامعه جلوه نمود. مفهوم «دیالکتیک تاریخی» وسیلة بس ارزشمندی برای مقابله با تناقضات عالم واقع به نظر رسید. در عین حال، تاکید روی مبارزة سیاسی در جهت پیشبرد یک «انقلاب»رهایی بخش و همچنین تاکید بر سلطة همه جانبة دولت، به منظور ایجاد یک جامعة عادلانة مبتنی بر برنامهریزی معقول، سخت باب طبع روشنکفرانی واقع شد که مشتاق یک مبارزة ظاهراً مبتنی بر عقل بودند.
فهرست مطالب
بخش اول – شکست بزرگ
فصل اول: میراث لنین 15
فصل دوم: فاجعه استالینیم 22
فصل سوم: استالینیم راکد 32
فصل چهارم: تناقض اصلاحات 40
بخش دوم
فصل پنجم: تفرقه شوروی 47
بخش سوم: احتضار کمونیسم 56
فصل ششم: بحران عمومی 57
فصل هفتم: پس از کمونیسم
-
محتوای فایل دانلودی:
حاوی فایل ورد قابل ویرایش
سجاد
شنبه 26 تیر 1395 ساعت 11:28