پاورپوینت فضا در معماری

پاورپوینت فضا در معماری


پاورپوینت فضا در معماری


فهرست

ویژگیهای فضا
مصالح و شکل و ابعاد فضا
انواع فضا
فضای باز
فضای نیمه باز
معماری بر پایه فضا
وحدت بیرون و درون

•فضای خصوصی: •فضاهایی که تنها عده‌ای خاص، حق استفاده از آن فضا را دارند، فضاهای خصوصی نامیده می‌شوند. فعالیت‌هایی که در فضای خصوصی رخ می‌دهد قطعاً با فعالیت‌هایی که در فضاهای عمومی و یا نیمه خصوصی شکل می‌گیرد، متفاوت است. در بین فضاهایی که در سطح شهر وجود دارد، منازل مسکونی از جمله فضاهای خصوصی هستند.

•فضای بسته: •منظور از فضای بسته چیزی نیست به جز همان حجم‌ها و ساختمان‌هایی که موضوع اصلی معماری می‌باشند و عناصر تشکیل دهنده آن عبارتند از: ۱) سقف ۲) کف ۳) جداره‌ها

تعداد مشاهده: 71 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.rar

فرمت فایل اصلی: ppt

تعداد صفحات: 11

حجم فایل:411 کیلوبایت

 قیمت: 2,500 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل
  • محتوای فایل دانلودی:
    پاورپوینت

جزوه و کتاب-رنگ در معماری داخلی و خارجی-docx-در قالب word- در 212 ص

جزوه و کتاب-رنگ در معماری داخلی و خارجی-docx-در قالب word- در 212 ص




رنگ یک زبان جهانی است. رنگ احساسات را تحریک می‌کند. فرهنگ‌ها را شکل می‌دهد و پیش زمینه جهان ما را می‌سازد. صحبت در مورد رنگ موجب می‌شود که خصوصیات موسیقی و طبیعت و ویژگی‌های شخصیتی را به جا آوریمورنگ بر خلاف سایر ملزومات دکوراسیون یک بعد انسانی دارد که نمی‌توان آن را نادیده گرفت. در واقع رنگ می‌تواند حالتهارا تغییر دهد، فضاهای خاصی به وجود آورد و روحیهٔ انسان را بهتر کند و در همین حال جولانگاه خوب و امنی برای خلاقیت انسان است.


دیدن رنگ‌ها، استفاده از آنها و فضا سازی با پالت شخصی و دلخواه، زمینهٔ آرامش بخشی را در زندگی روزانه ایجاد می‌کند. رنگ یکی از ملزومات باشکوه زندگی است. خانه‌ای که غرق رنگهای مناسب باشد همیشه آرامش بخش است؛ اتاق‌ها با ترکیب جالب رنگها، بافت و ابعاد، زنده و زیبا می‌شود.


توصیف رنگ


اگر به اهمیت استفاده از سایه و رنگ مایه‌های ساده پی ببرید استفاده از رنگهادر طراحی دکور به تجربهٔ ارزنده‌ای بدل می‌شود. واکنش ما به رنگها می‌تواند از بعد احساسی یا علمی مورد بررسی قرار گیرد. کشف این مساله چگونه بر فضا تاثیر می‌گذارد کمک می‌کند تا دریابید چه چیزی حس بهتری در شما ایجاد می‌کند.


رنگ در سطوح واحجام


اگر داخل ساختمان به سطوح و احجام تخیلی و آبستره تقسیم شده باشد، سعی کنید که هر حجم یا سطحی را با ترفندی ظریف با رنگی عمل آورید. جایگزینی موثر رنگها در هر اندرونی موجب سادگی و شفافی در منطق بصری فضا می‌شود. این نوع فضاها بدون رنگ پردازی فکر شده بی محتوا و آشفته به نظر می‌رسد.


رنگهای برجسته توان جذب دقت به هر نوع نمای خاص و عنصر معماری داخلی را دارد، از قبیل طبقه بندی‌های مختلف، پارتیشن‌ها و غیره حتی می تئانید زمان انتخاب، رنگ‌های قوی و متضاد اما مناسبی را به کار گیرید. مطمئن باشید که عناصر منتخب ویژه شما در معماری داخلی مناسب ترین موارد برای برجسته شدن هستند.


اصول هماهنگی رنگها


پایدار ترین تئوری هماهنگی رنگ در معماری داخلی عبارت است از اطمینان به اینکه رنگها در هر نوع رنگ بندی در بعضی ویژگی‌ها و خصائل با یکدیگر مشارکت دارند. به یاد داشته باشید که رنگها سه نوع ویژگی دارند:


نام رنگ hue or color ارزش رنگ درجه سیر و روشنی value color میزان اشباع chroma=saturation


حفظ برخی تشابه بین رنگها به شما این اطمینان را می‌دهد که رابطه‌ای بین یکایک آنهاست که منجر به هماهنگ شدنشان می‌شود. پس ابتدا باید پایه هماهنگی ترکیب رنگها مهیا شود آنگاه برای برجستگی بصری لازم است که رنکهای نمایشی به آنها اضافه نماییم که این مهم برای سرزنده نمایاندن ترکیب رنگ و ممانعت از ملال آور شدنشان می‌باشد


رنگها و ارزش رنگهای متشابه((similar hue and value


روش آسان برای نیل به هماهنگی در رنگ، همانا حفظ میزان رنگ و ارزش رنگ به طور متناسب، ثابت و فقط با تغییری است که گهگاه در اندازه اشباغ شدگی رنگ پیش می‌آید یعنی تراکم و به زبان دیگر خلوص رنگ را زیاد و کم می‌کند. این کار بدین معنی است که در یک انتخاب از نمونه رنگهای متناسب، بکار رفته در یک ترکیب تک رنگ، روشنی و یا تیرگی نسبی ثابت مانده و فقط قدرت رنگ یا درجه اشباع آن است که کم و زیاد می‌شود. برخی رنگها می‌توانند خیلی جاندار و پر ملات باشند و برخی دیگر آبکی و کم ملات.


نام رنگ‌های مشابه با میزان خلوص آنها(similar hue and chroma)


شیوه دیگری برای دستیابی به هماهنگی، همانا حفظ رنگ و خلوص یا اشباع آن به میزان برابر و متغیر نمودن ارزش رنگ می‌باشد. این نوع ترکیب رنگ شامل تغییرات همان رنگ با همان توان رنگ همراه با سیر و روشنی نسبی و تغییرات رنگ می‌باشد.


ارزش رنگها و میزان خلوص ثابت باشد (similar value and chroma)


باز هم روشی دیگر برای هماهنگی رنگ؛ حفظ ارزش رنگ و میزان اشباع یا خلوص بصورت ثابت و تغییر خود رنگ است در این شرایط روشنی و تیرگی نسبی، ثابت به نظر ممی رسد هم آنگونه که درجه اشباع رنگ نیز ثابت است و تنهاخود رنگ است که تغییر می‌کند. به طور غیر منتظره‌ای این روش کمتر مورد تجربه قرار می‌گیرد پس با حفظ ارزش رنگ و درجه اشباع در شکل ثابت است و رنگها گهگاه به خاکستری می‌گراید (اشباع با درجه متوسط) متمایل می‌شوند. به یاری موارد ذکر شده شما می‌توانید عملاً هر یک از رنگها را با هم ترکیب کنید که نتیجه آن آفرینش ترکیب بندی فوق العاده چشمگیر و هم آهنگ خواهد بود.


سادگی را حفظ کردن


برای اجرای آسانترین و مطمئن ترین ترکیب بندی، اول اینکه فقط با دو رنگ بسیار نزدیک، مرتبط با یکدیگر کار کنید. دیگر اینکه برای برخی از فضاها و رنگهای یکنواخت momoton استفاده از یک تک رنگ momton &mono chromatic در رنگ بندی بجا و رویکردی صحیح است. برای مثال اگر درون خانه‌ای مبلمان ئ رنگ کلی فضا همخوان ئ یکسان باشند، این ترکیب خود جلب نظر می‌کند.


اغلب با وجود اینکه شما اسباب و اثاثیه را با هدف یکی کردن مبلمان با معماری داخلی خانه یکسان می‌نمایید حتمادر می‌یابید که با مقدار جورواجوری مبلمان بدقواره، که بیشتر به آنها اثاثیه می‌توان اطلاق کرد تا اشیاء فکر شده و بجا برای فضای مورد نظر مواجه هستید. یعنی زندگی شما بیشتر اوقات متمایل به پر شدن بی هدف با انواع اسباب اثاثیه می‌شود. یک میز تحریر، یک چراغ خاص سوغاتی از اروپا و یا یک تک پارچه بته جقه هدیه شده از طرف عمه جان. حال برای ارتباط دادن همه این عناصر گلچین شده با مبلمان و اشیاء جانبی آرایشی، اصولی ترین راه آفرینش سادگی در معماری پس زمینه این اشیاء می‌باشد. طراحان و دکوراتورها این روش را برای دستیابی به ساختاری صحیح در معماری داخلی خود بر می‌گزینند.


ترکیب بندی خنثی ولی یکنواخت


یک ترکیب بندی خنثی رویکردی محافظه کارانه و بدون اشتباه در آرامش یک فضای داخلی می‌باشد که برای اشیاء برجسته تزیینی و کارهای هنری در فضا، زمینه ساز برجستگی و درخشش شده است. به یاری سادگی و نامرئی بودن پس زمینه، بدین معنی که پس زمینه بدون خودنمایی باعث نمایش اشیاءتزیینی و کارهای هنری شود، یک رنگ بندی خنثی واقعی هیچگاه نه سرد است نه گرم و به طور نسبی کلاً خنثی است، در بر گیرنده رنگریزه‌های سفید، سفید شیری و خاکستری خنثی بوده و آفریننده حال و هوای بسیار شیک و جدی در فضا می‌باشد، احساس بر انگیخته شده بوسیله طراحی رنگ موجب آرامش، احساس وظیفه، گوشه گیری، ظرافت، تسلط پاکی، جدیت و خشکی است.


رنگ بندی‌های سرد و یکنواخت


در رنگبندی سرد و یکنواخت رنگها عبارتند از سبز-خاکستری-صورتی-خاکستری یا شیری سرد، یک فضای داخلی با رنگبندی سرد یکنواخت بیشتر گرایش به هوایی بودن دارد و برای پرهیز از یک فضای ناخوشایند و خشک روشن تر از یک فضای گرم یکنواخت خواهد بود. تجهیز مبلمان نقش مهمی را در آفرینش گرمای دلپذیر دارد چند قطعه مبل چشمگیر در تعادل فضا نقش مهمی می‌تواند ایفا کند.


رنگبندی گرم و یکنواخت


رنگبندی‌های گرم و یکنواخت رویکردی ساده در طراحی رنگ می‌باشند رنگها می‌توانند خاکستری گرم، بژ و از مجموعه طیف رنگهای گرم نیز می‌باشند، زیر مجموعه رنگهای خاکستری گرم می‌توانند آفریننده فضایی دعوت کننده، دنج و آرامش بخش باشد. حال فضایی مطلقاً گرم و یکنواخت می‌توانند بوسیله چند شیء برجسته با رنگ سرد از انواع تابلو و یا لوازم جانبی تزیینی تعادل و توازن رنگ فضا را کامل می‌کند.


رنگبندی‌های متشابه یا همگن


رنگبندی‌هایی که به یکدیگر شباهت داشته و یادر چرخه رنگ همسایه یکدیگرند، متشابه نام دارند. در رنگهای ملایم (با سفید ترکیب شده) ویا سایه رنگها (با سیاه ترکیب شده) هم آهنگی وجود دارد. زمانی که رنگی قوی و پر توان را انتخاب می‌کنید یک رنگبندی آنالوگ رویکردی مطمئن و مستدل برای پایان بخشیدن خوش به هم آهنگی رنگی شماست. تاثیر زیبا شناسانه عمومی ئ رئانشناختی در رنگبندی آنالوگ بستگی به ارزیابی زنگهای انتخابی شما دارد.


رنگبندی متشابه یا آنالوگ نسبتاً از نظر اجرا آسان می‌باشد و زمینه انعطاف‌پذیری در ایجاد هماهنگی با تعدادی از سایر تجهیزات مانند مبلمان مهیا می‌سازد. این نوع راهکار در رنگبندی بعنئان حلال مشکلات برای زمانی است که رنگین مجموعه‌ای از اثاثیه و مبلمان گلچین شده را می‌آزمایید.


رنگبندی‌های مکمل


رنگهای مکمل و یا متمم. آنهایی هستند که در چرخه معروف رنگها درست در مقابل یکدیگر قرار دارند. حال رنگبندی رنگ‌های مکمل اغلب بیشترین برجستگی و سرزندگی را دارا بوده و عملاً مشکل سازند و هرگونه چالش در داوری، انتخاب و بکارگیری به موقع این رنگها، موجب ایجاد رنگبندی نا هنجاری می‌شود. بنابراین مطالعه موفقیت آمیز نمونه‌های رنگبندی‌های مکمل لازم است، زیرا درک این موضوع که کدام یک از رنگها لازم و دیگری غیر لازم است حیاتی است. نهایت اینکه طراحی با رنگهای مکمل اغلب حاصلش هیجان، شادابی، انرژی و جنبش می‌باشد.


رنگ وبافت


جنس و بافت. عاملی مهمی است که باعث زنده شدن رنگها می‌شود. در واقع برخی رنگها تنها در صورت قرار گرفتن در جنس و بافت مناسب می‌توانند هم نشینی زیبایی را ارائه دهند. مثلاً پارچه نخی سفید وچرم مشکی کاملاً با هم مناسب هستند. ما می تئانیم از دو جنبه به این مسئله نگاه کنیم. مثلاً وقتی نور از بافت‌های مختلف باز می‌تابد. ما تاثیرات مختلفی را مشاهده می‌کنیم. شاید این بازتاب درخشان، مات، کدر یا شفاف باشد یا نرمی و زبری بافت آن، توجه انسان را به خود جلب کند. اما ما از لحاظ فیزیکی نیز می‌توانیم از بافت پارچه لذت ببریم. و این زمانی است که بافت و جنس پارچه نیز با زیبیی ظاهری آن هماهنگ است.


رنگ و نور


نور فراوان خوب و طبیعی یکی از بهترین عناصر در دکوراسیون است که می‌توانید روی آن مانور بدهید. این ساختمان صنعتی شهری به یک آپارتمان بادگیر و بزرگ تبدیل شده است اما چندان احتیاجی به اسباب اضافی دیگر برای تکمیل خطوط خوب معماری و سایه روشن‌های مناسبش ندارد. نور مناسب شب در چنین فضایی، ترکیبی از چند نوع مختلف نور و درجه‌های متعدد ان است تا بتواند با فضای ساختمان، سازگار شود. در نتیجه هالوژن، تنگستن و فلورسنت هم برای ایجاد نئر واحد و مناسب در آن مفید هستند.


رنگ در معماری

معماران و طراحان داخلی به هنگام طراحی، ساختمان را از نظر فرم، فضا،نور، رنگ، بافت مورد بررسی قرار می‌دهند، اما متأسفانه یکی از اجزایی که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد رنگ است. برای اینکه تاثیرات رنگ از همان ابتدا مشخص شود، باید انرا به عنوان یکی از اجزای تشکیل دهنده از همان ا

تعداد مشاهده: 347 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: docx

تعداد صفحات: 212

حجم فایل:3,433 کیلوبایت

 قیمت: 5,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل
  • محتوای فایل دانلودی:


پاورپوینت سقف کاذب

پاورپوینت سقف کاذب


عنوان: سقف کاذب
قالب: پاورپوینت
تعداد اسلاید: 71
سقف کاذب سقفی است که به اسکلت ساختمان متصل بوده و بار آن به سازه اصلی ، ساختمان وارد می شود. بدین ترتیب بین سقف مذکور و قسمت زیرین سازه اصلی ، فضای خالی به وجود می آید . این سقفها می توانند ، صاف و یا به شکلهای مختلف ساخته شوند . سقف کاذب باید با مصالح سبک ساخته شده و قاب بندی آن به نحو مناسبی به اسکلت و یا کلاف بندی ساختمان متصل گردد تا ضربه تکانهای ناشی از زلزله در آنها، موجب خرابی دیوارهای مجاور نگردد .

تعداد مشاهده: 518 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: PPT

تعداد صفحات: 71

حجم فایل:3,144 کیلوبایت

 قیمت: 7,100 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل
  • محتوای فایل دانلودی:


پاورپوینت-نور در معماری - در 39 اسلاید-powerpoint

پاورپوینت-نور در معماری - در 39 اسلاید-powerpoint







نور صورتی از انرژی تابشی است که با سرعت ۳۰۰۰۰۰ کیلومتر بر ثانیه در فضا سیر می‌کند.نور چیزی است که امکان دیدن را برای انسان فراهم می‌آورد.


انواع چشمه نور در معماری


چشمه نور گسترده: یک شیء نورانی نظیر خورشید را چشمه نور گسترده می‌نامیم.
چشمه نور نقطه‌ای: اگر صفحه‌ای از مقوا را که روی آن روزنه کوچکی ایجاد شده در مقابل چراغ روشنی قرار دهیم نور چراغ پس از گذشتن از روزنه منتشر می‌شود و روزنه مانند یک چشمه نور کوچک عمل می‌کند که به آن چشمه نور نقطه‌ای می گوئیم

تقسیم بندی اجسام غیر منیر از نظر عبور نور از آنها نیز بدین ترتیب است:


اجسام شفاف:اجسامی که نور از آنها عبور می‌کند مانند:شیشه، هوا، آب
اجسام نیمه شفاف: اجسامی هستند که نور از انها عبور می‌کند ولی از پشت آنها اجسام دیگر به صورت واضح دیده نمی‌شوند، مانند: شیشه‌های مات ویخی، یا کاغذ کالک
اجسام کدر: اجسامی هستند که نور اصلا از آنها عبور نمی‌کند، مانند: آجر، مقوا، چوب و غیره

اهمیت ساماندهی به نور محیطی


هر آنچه از زیبایی‌های محیطی به چشم می‌آید از پرتو نور و روشنایی است؛ وگرنه در تاریکی، زیبایی مفهومی نمی‌یابد. زیبایی حقیقی با نور معرفت و زیبایی ظاهری با حس بینایی درک می‌شود. نور و روشنایی چه ظاهری و چه عرفانی، باعث می‌شود که زیبایی به چشم اید و رنگ، حجم و سایر زیبایی شیءجلوه کند. در هنر معماری بحث مفصلی در زمینه روند بهره گیری از نور طبیعی وجود دارد و نور رسانی محیطی مبحث قابل توجهی را به اختصاص می‌دهد. ابزار و وسایل روشنایی نیز به عنوان عواملی که تامین کننده نور مصنوعی هستند عمل می‌کند. در یک خانه یا محیط بسته، چند گونه نور وجود دارد بدین شرح:


نور محیطی و عمومی:روشنایی لوستر و نور موجود در منزل که از طریق پنجره‌ها به درون می‌تابد.


نور مصنوعی یا تاکیدی:نور چراغهای مطالعه بر روی میز کار، و چراغ‌های آویزا یا دیواری در آشپز خانه، که ازآنها برای نوشتن، مطالعه، آشپزی، خیاطی و هر آنچه نیاز به دقت و تمرکز دارد، استفاده می‌شود.


نور تزئینی:نور آباژور و چلچراغ‌های رنگین و زینتی یا لامپ‌هایی که در بوفه‌ها و قفسه‌ها نصب می‌شوند. همچنین لامپ‌های کوچک و هالوژن‌هایی که بر روی آرک‌ها و قوس‌های سقف قرار می‌گیرند.


یکی از راه حل‌های بسبار موثر برای تغییر حال و هوای اتاق و به طور کلی دگرگون کردن روحیه ساکنان منزل، رسیدگی و توجه به موضوع نور و نور پردازی متعادل است. هیچ اتاقی، هرگز بدون نور مناسب و دقیق، عالی به نظر نمی‌آید. البته هر قدر که انتخاب نور دقیق و آگاهانه صورت گیرد، باز باید اذعان داشت که نور مصنوعی هرگز جای درخشندگی نور طبیعی را نخواهد گرفت. نور طبیعی لطیف و پویاست و معمولا جایگزینی ندارد، ولی تعجب آور است که بسیاری از مردم با اصرار زیاد پنجره‌ها را با پرده می‌پوشانند تا جلوی ورود نور طبیعی گرفته شود.


از سوی دیگر، در نور پردازی فضای داخلی به این نکته نیز باید توجه داشته باشید که نور می‌تواند به شدت رنگ‌ها را تحت تاثیر قرار دهد. یک رنگ چه بسا در طول روز بارها تغییر کند و طیف‌های گوناگونی را بازتاب دهد. همچنین ممکن است زیر نور مصنوعی کاملا متفاوت جلوه کند. در ضمن نور مصنوعی نیز تاثیر قابل توجهی دارد؛ مثلا در لامپ‌های فلوئورسنت یا نور آفتابی در لامپ‌های معمولی و هالوژنی. نکته دیگریکه شاید شماری از افراد به آن توجهی نشان ندهند، وجود سطوح بازتاب دهنده نور در محیط درونی است. اجسام بازتاب دهنده نور، مانند لوازم شیشه‌ای و آینه‌ای، یا اشیاء فلزی با سطوح صیقلی و براق، نه تنها نور فریبنده‌ای به اتاق می‌افزایند، بلکه به نور محیط نیز انرژی و نیرویی مضاعف می‌دهند و به این ترتیب سبب می‌شوند تمام فضا درخشان تر و با روح تر به نظر آید. از این رو، خوب است بر روی این گونه وسایل، گلدان‌هایی کریستالی یا رنگارنگ، همین طور آباژورهایی با کلاهک‌های رنگین قرار دهید تا بازتابی از نور درخشان و رنگارنگ در گوشه‌ای از اتاق یا راهرو به دست آورید.


چند نمونه از نوردهی مناسبی که پیشنهاد می‌شود:


فضای تاریک اتاق کار با چراغ رومیزیقابل استفاده شده و کار کردن در آن ممکن می‌شود. بدین ترتیب با بهره‌گیری از نور موضعی، دیگر نیازی به روشن کردن همه فضا احساس نمی‌شود.


نوردهی موضعی و صحیح در بالای تخت خواب‌ها از ویژگی‌های اتاق خواب است که مطالعه در سب را بسیار دلپذیر می‌کند. در ضمن نورهای هالوژنی سقف نیز با ایجاد سایه روشنی زیبا به کمک نورهای مجاور تخت خواب می‌آیند.


نور موضعی در کنار پلکان، ضمن روشن کردن راه پلکان، جذابیت خاصی در رنگ‌های دیوار و کف پله‌ها ایجاد کرده است، به نحوی که رنگ‌ها زنده تر و درخشان به نظر می‌رسند و جاذبه بصری فراوانی دارند.


نور پردازی در فضای داخلی


زمانی که خانه‌ای می‌سازیم، اثاثی انتخاب می‌کنیم که بخشی از زندگی روزمره ما خواهند شد، همچنین باید به نوع نور پردازی محیط زندگی توجه داشته باشیم. برای این عمر مهم است که ابتدا موقعیت و زوایای خانه را به منظور مشخص ساختن منطقه تابش نور خورشید در طول روز شناسایی کنیم. باید بیاموزیم که با نور طبیعی روز بازی کرده، تاثیرات آن را کنترل کنیم، زیرا همین نور خانه ما را در بخش بزرگی از روز نور پردازی می‌کند.


از زمان طلوع خورشید، از اولروز تا هنگام غروب، نور طبیعی شدت رنگ‌ها در محیط خانه ما تغییر می‌دهد. نارنجی در پائیز، آبی‌ها در زمستان، رنگ‌های ملایم در بهار و زرد درخشان دزطول تلبستان بیشتر به چشم می‌آیند. نور‌ها، سایه‌ها یا تاریکی‌ها، به ابن صورت، عناصر تزئیی لازم الاجرایی هستند که باید بدانیم چگونه آنها را ایجاد کنیم.


به علاوه، زمانی که نور طبیعی رو به کاستی می‌رود، نور پردازی مصنوعی باید این امکان را به ما بدهدکه فعالیت‌های روزمره خود را ادامه دهیم. توصیه می‌شود به خاطر بسپاریم که نور، انواع متفاوتی از محیط‌های پیرامونی را خلق می‌کند و اینکه محیط روشن با احساس رضایتمندی، انرژی و حرکت ما مرتبط است. همچنین نور پردازی ملایم منجر به آسودگی ما می‌شود.


هنگامی که می‌خواهیم کاربرد محوطه کوچکی مثل سطح یک میز یا پیشخوان را مطلوب کنیم، نور پردازی تاکیدی بر روی میز باید در محدوده پیرامون ان نگاه داشته شود. نورهای رو به پائین را بر روی صندلی‌ها متمرکز نکنید، زیرا پرتوهای بالایی سایه‌های نامطلوبی بر روی صورت افراد می‌اندازد و گرمای حاصل از تابش آنها نیز ممکن است ناراحت‌کننده باشد.
چلچراغ‌های آویزی می‌بایست به گونه‌ای تنظیم شوند که میز و اتاق هردو را روشن کنند. تعیین قطر نوردهی در حدود ۶۰ تا ۷۵ سانتی‌متر با فضاهای معمول تناسب دارد، اما قطر شاخه‌های لوستر نباید از پهنای میز بیشتر و ارتفاع آن تا روی سطح میز از ۳۰ سانتی‌متر کمتر باشد، زیرا در این صورت ممکن است افراد در هنگام برخاستن از پشت میز با منبع نور یا همان لوستر آویزی برخورد کنند.
در شرایطی که چلچراغ نور رو به پائین ندارد، چیدمان میز و قسمت میانی آن را می‌توان با استفاده از نورهای تاکیدی و ثابت قابل تنظیم واقع در فرورفتگی‌ها تقویت کرد. این منابع نور تاکیدی باید همراه با پرتوهاییباشند که انتشار آنها طیفی از باریک تا متوسط را در بر گیرند و در جایی قرار داده شوند که زاویه دار باشند تا از سایه اندازی آنها اجتناب گردد. در هنگام قرار دادن و تنظیم مکان وسایل ثابت خانه، باید انعکاس یافتن نور از سطح میزهایی که رویه آنها شیشه‌ای است در نظر گرفته شود.
در قفسه‌های ظروف، جلوه کارهای تزئینی کنده کاری شده و ظروف شیشه‌ای پذیرایی باید با نور پردازی متعدد بدون سایه از طریق سقف تامین گردد. در بالای یک بوفه شیشه‌ای نیز می‌توان منبع نوری پیش بینی کرد به صورت آباژور دیواری یا چراغ‌های دارای پایه که به دیوار نصب می‌شوند، ارتفاع منبع نور تا زمین در این حالت نباید از ۱۷۰ سانتی‌متر کمتر باشد.
نور پردازی موضعی باعث روشن شدن هر چه بیشتر تابلوهای نقاشی می‌شوند و جلوه و زیبایی آنها را مورد تاکید بیشتر قرار می‌دهند.
نورهای تاکیدی در تاقچه‌ها جاذبه بیشتری به تزئینات محیط می‌بخشند.

به منظور نور رسانی بیشتر و بهتر در فضای آشپز خانه به موارد زیرتوجه داشته باشید:


برای سینک ظرف شوئی، از پرتو متمرکز نور تامین شدهای که درست بالای سینک و زیر کابینت فرار گرفته استفاده کنید.
تکیه بر نوری که از سقف ئ در وسط اتاق می‌تابد، موجب خواهد شد محیط کار برای آماده‌سازی مواد غذایی در سایه قرار گیرد.
منبع روشنایی در لبه جلویی و زیر کابینت قرار دارد. منبع نور باید از دید افرادی که در نزدیکی کابینت نشسته‌اند، پنهان بماند.

در محیط حمام و دستشوئی داشتن نور مناسب از اهمیت زیادی برخوردار است.


نورپردازی به صورت کشیده در کنار آینه دستشوئی بیشترین تاثیر را خواهد داشت. طول آن باید حداقل ۴۰ سانتی‌متر باشد. نورپردازی بالای آینه باید دست کم ۶۰ سانتی‌متر طول داشته باشد تا هر دو طرف صورت روشن شده، از بروز سایه در زیر چانه اجتناب شود. ارتفاع لامپ‌های طرفین، از زمین نبایست از ۱۵۰ سانتی‌متر کمتر باشد ئ نور بالای آینه دستشوئی نیز بهتر است ارتفاعی در حدود ۱۹۵ تا ۲۰۰ سانتی‌متر داشته باشد.
نور پردازی هالوژنیدر فرورفتگی‌ها، این امتیاز را دارد که مانعی در سر راه نوردهی آنها به وجود نمی‌آید، اما موجب بروز سایه‌هایی در زیر پلک، بینی و چانه می‌شوند. مگر آنکه با فاصلهای مناسب و بالای نور دیگری بر روی پیشخوان قرارذ می‌گیرد تا نور پائین به سمت بالا منعکس و سایه‌ها را بی اثر می‌کند.[۱]

منابع[ویرایش]


پرش به بالا↑کتاب نور در معماری داخلی-تالیف دکتر فاطمه کاتب

از جمله علوم و هنرهایی که می توان به نقش نور در آن اشاره داشت ،هنر معماری است که بحث مفصلی را در زمینه روند بهره گیری از نور طبیعی به خود اختصاص می دهد.درهنر معماری نور یکی از اجزایی است که کنار عناصر و مفاهیم دیگر از قبیل ساختار ،نظم فضایی، مصالح، رنگ و … مطرح می شود و در طراحی به عنوان یک عنصر مجزا باید نقش خود را ایفا کند. یکی از مهمترین مشخصه های نور طبیعی، توالی و دگرگونی آن در طول روز است که باعث حرکت و تغییر حالت در ساعات مختلف می شود. در تاریخ نقاشی توجه به نور در دوره امپرسیونیست ها دیده می شود. هنگامی که نقاشان آتلیه های خود را ترک می کردند و در زیر نور خورشید با نور طبیعی مشغول نقاشی شدند. از مشخصات این سبک توجه به رنگ و نور در ساعات مختلف روز و انعکاس رنگ های اشیاء مختلف در یکدیگر و تأثیر رنگ های پیرامونی و به کار بردن رنگ های خاص و ناب می شد.

نور و بشر

نور نماد عقل الهی و منشأ تمام پاکی ها و نیکی ها است و خارج شدن انسان از تاریکی جهل و تابیده شدن نور معرفت در وجودش همواره یک هدف نهایی می باشد. در اثر تابیده شدن نور الهی به درون کالبد مادی، یعنی جایگاه نفس آدمی است که انسان به رشد و تکامل معنوی می رسد در نتیجه برای نمایش این تمثیل در معماری اغلب بناهای مذهبی ، نور به عنوان عنصری بارز و مستقل از سایر عناصر و مفاهیم به کار رفته در ساختمان به کار گرفته می شود به گونه ای که شعاع های آن به طور واضح در داخل کالبد مادی و تاریک حجم قابل مشاهده است. فضاهای عمیق و تاریک کلیساهای قرون وسطی و یا مساجداسلامی که با عنصر نور مزین شده اند به خوبی قادر به انتقال یک حس روحانی و معنوی می باشند.انسان در چنین فضاهایی که با نوری ضعیف روشن می شوند با مشاهده سایه های مبهم از اشیاء و احجام در ذهن خود به کامل کردن تصاویر پرداخته و با این عمل به نوعی خلسه فرو می رود که نتیجه آن یک حس نزدیکی به منبع وجود و هستی در درونش بیدار می شود.
دانستن روند بهره گیری از نور خورشید به اندازه روند شکل گیری مصالح و یا شکل های مختلف زیربنائی ساختمان جهت طراحی بسیار لازم می باشد.اولین تاریخی که ما از آن اطلاع داریم سده ی سوم هزاره چهارم ق.م می باشدکه در آن زمان جهت کسب نور و سایه از ایجاد اختلاف سطح در دیواره های خارجی استفاده می کردند. در شهر سوخته از هزاره های سوم و دوم ق.م از روی آثار خانه هایی که دیوار آنها تا زیر سقف باقی مانده بود می توان استنباط کرد که هر اطاق از طریق یک در به خارج ارتباط داشته و فاقد پنجره بوده اند، در دوره عیلام در حدود 1300 و 1400 ق.م نیز نمونه ای از پنجره های شیشه ای بدست آمده که شامل لوله هایی از خمیر شیشه می باشد که در کنار هم و در داخل یک قاب جای می گرفته و بطور حتم جهت روشن کردن داخل بنا مورد استفاده بود.

نور احساس و معماری

چرا کاندینسکی صدای فلوت را به رنگ خاکستری درخشان نسبت می دهد؟ خیابان در تاریک روشن سحر چه احساسهائی را می تواند بر انگیزد؟ و چطور این احساس ها در حضور هزاران هزار نوری که از پائین ساختمان به نوک آن می تابند و فضای دهشتناک یک جنگل سنگی را پدید می آورند تغییر می کنند؟ چرا مشاهدة سوسوی چراغ کلبه ای در دور دست ها امید می آفریند؟ یا چگونه لبخندی انعکاس تلالؤ نور بر سطح آب را تداعی میکند؟ و مثالی ساده تر، چگونه چهره مان تغییر می کند هنگامی که در پرتو نور مشعلی قرار می گیرد؟
نور شفافترین، نرمترین، آسانترین و ارزانترین مواد ساختاری موجود در تولید کیفیت ها و اشیای مورد نیاز محیط انسانی است. چیزی است که امکان شخصیت سازی و حیات بخشیدن به فعالیتهای روزمره و باز نمائی زندگی در تصورات و حالات روانی متغیر را فراهم می سازد. نور می تواند در فضائی خشن و بی روح همچون مبلی راحتی از ما استقبال کند. به همین دلیل نور مناسب ترین مادة ساختاری است که می تواند به فعالیتهای روزمره ما شکل، زیبائی، لذت و راحتی ببخشد.
نور میتواند امکان خلق سیستمهای محیطی هوشمند و سازگار را در بازسازی محیط مصنوع در اختیار ما بگذارد. کلیسای تادائو آندو نمونه مناسبی برای نشان دادن این سیستم هاست.
استفادة بیانی از نور به شکلی نمادین، فراگیر، خشنودکننده، ساده و غریزی و در عین حال ابهام آمیز برای گشودن پنجرة دنیای خیالهای بشری، بزرگترین وظیفة نور پردازی در عصر ماست.
در سالهای اخیر نورپردازی بیرونی هویت جالبتری ارائه کرده است؛ از تازگی در خور توجه دکوراسیون شهری، خصوصاً در مراکز مشهور تاریخی یا تجاری و فرهنگی، تا بازگشت به نقش ایجاد احساس امنیت در شهرها، همان حس قدیمی و آشنائی که آتش اولین بار به جامعه انسانی بخشید.
هنوز هم مؤثرترین واسطه درک ما نسبت به هستی و تجربیات زندگی روشنائی باز هم روشنائی است. امواج گرم و مهربان نور سپیده دم همچون ترنم نی لبکی است که نرم نرمک فضا را از هارمونی لطیف طیفی نقره فام می آکند و با نوازش پوست خفتة زندگی نوید شروع دیگر و شوری دیگر را می دهد.

نور و معماری

نور، اولین شرط برای هر نوع ادراک بینایی است . در تاریکی مطلق ، ما نه فضا را می توانیم ببینیم و نه فرم و رنگ را . اما نور تنها یک ضرورت فیزیکی نیست . بلکه ارزش روانشناختی آن یکی از مهمترین عوامل زندگی انسانی در همة زمینه هاست . موریس لاپیدوس (Morris Lapidus) می گوید «انسانها مانند پشه هستند . هر کجا نوری باشد به سمت آن هجوم می برند بدون اینکه بدانند چرا. چه بخواهیم و چه نخواهیم به سمت روشنایی می رویم . نور، ما را به خود جذب می کند » . نور همیشه علاوه بر استفادة کاربردی دارای ارزش نمادین نیز بوده است . نور جزیی از ذات زندگی بوده و در بسیاری از فرهنگ ها نور ، یا خورشید ، به عنوان منبع نور ، عنصری خدایی محسوب می شده و آن را ارج می نهاده اند.
در مصر باستان نیز نور دارای اهمیتی ویژه بوده است. بنا به موقعیت سرزمین مصر ، شدت نور و در نتیجه تضاد میان سایه و روشن بسیار زیاد می باشد .
فرم های صریح و هندسی که در معماری مصر از آن استفاده می شده است با گوشه های تیز و دقیق در زیر نور شدید اثری خاص داشته اند .
معماری بازی هنرمندانه دقیق و خیره کننده مجموعه ای از اجسام ساخته شده در زیر نور است . چشم های ما برای این آفریده شده اند که فرم ها را زیر نور ببینیم :" این سایه و روشن هاد که فرمها را در مقابل ما برهنه می سازند . مکعب، مخروط، کره ، استوانه و هرم اولین فرمهائی هستند که نور آنها را به ما عرضه می کند . تصاویر آنها ناب ، ملموس و صریح هستند.
اما در معماری مصر بازی نور و سایه تنها محدود به فرم های بزرگ اولیه نیست . سطوح این احجام از نقوش برجسته ای پوشیده شده اند که با کمال ظرافت نقش پردازی و بر سنگ تراشیده شده اند و به این ترتیب پدیده سایه- روشن در اینجا در مقیاسی کوچکتر نیز تکرار شده است. برای مصریان وجود ذات خداوندی برای بشر غیر قابل دسترس و نامرئی بوده است پس به ناچار بایستی در تاریکی باشد . راه رسیدن به این خداوند بایستی از روشنایی به تاریکی ختم شود با کمک چنین پدیده های نوری کمی واضح تر می شده است. از طریق انتخاب محل صحیح ساختمان با توجه دقیق به مسیر خورشید ، از نورآن به ترتیب استفاده می شد که شعاع خورشید در زمانی معین تشکیل یک محور می داده و محل خاصی را روشن می ساخت و جاهای دیگر را در تاریکی باقی می گذاشت . ژان لوئی دوکانیوال Jean- Louis de Canival روشنائی مجسمه های معبد خفرن را به این ترتیب توصیف می کند : «نور از پنجره های کوچک بین دیوار و سقف به داخل و به تک تک مجسمه می تابید و به وسیله سنگهای کف که مرمر سفید سیقلی بودند به ترتیب منعکس می شد که نوری کاملاً محو و فاقد جهت ، فضا را روشن می کرد و ستونها و دیوارها که از گرانیت سرخ بودند در تاریکی باقی می ماندند». مجسمه های خدایان زیاد بودند و این تاریکی نیز بیشتر بر اسرار آمیز بودن دنیای آنها تأکید می کرده است . تنها اشخاص معدود و منتخبی اجازه ورود به این بخش معبد را داشته اند و می توانستند چنین چیزی را که از دیدگاه امروز نمی توان به سادگی آن را هنر خواند بلکه بایستی آن را سعی در بیان بصری یک ترکیب روحانی – مذهبی نامید ، از نزدیک ببینید . استفاده این چنین از نور به ترتیبی که گفته شد به عمد بوده است و در خدمت تقویت و مادیت بخشیدن به ایده اصلی بکار می رفت.
معابد یونانی چنانکه گفتیم بیشتر مجسمه وار بودند و اثر آنها می بایستی بیشتر بر فضای آزاد جلوی محراب که در میان آن نیز قرار داشت ، انجام می شد . به این ترتیب جای تعجبی هم باقی نمی ماند که بیشتر این فضاهای داخلی تنها یک روزنه یعنی تنها یک در به خارج داشتند . در بسیاری از معابد یونانی نیز باروشی شبیه به مبعد خون با استفاده از یک آب نما که در فاصله بین مجسمه و در ورودی ساخته می شد نورپردازی مجسمه را اصلاح می کردند . نوری که به داخل می تابید با برخورد به سطح آب منعکس می شد و مجسمه را روشن می ساخت . در فضاهائی که احتیاج به نور بیشتر داشتند ، یونانیان از نور سقف استفاده می کردند : بخشی از سقف را با ارتفاع بیشتر ساخته و از فضائی که به این ترتیب به وجود می آمد برای تاباندن نور به داخل استفاده می کردند.

نمونه های مشابه

نمازخانه سارین در MITیک نمونه عالی از کاربرد دراماتیک نور روز است . نمازخانه که بوسیله نور روز روشن شده توجه را به محراب و زمینه مجسمه آن معطوف میدارد ، که بصورت دراماتیکی توسط نور گیر سقفی بزرگی از بالا روشن شده است . انوار مواج نور از آبنمای اطراف دیوارهای مدوربازتاب میابند. چشم از گذر ورودی محصور شده با دیوارهای نیمه شفاف خود را از محیط خارج با محیط ملایم داخل تطبیق میدهد.
در این نمازخانه فضای ورودی تطابق چشم را از محیط روشن خارج به محیط ملایم داخل فراهم میکند.

کلیسای کریستال

کلیسای کریستال شاید یکی از برجسته ترین و عجیب ترین ساختمانهای قرن میباشد . پوسته کلسیا شامل پانلهای شیشه ای 6 تا 9 میلیمتری میباشد که با نقره روکش شده است . روکش فوق انتقال نور را 82 درصد و اشعه حرارتی را 80 درصد کاهش میدهد ، ولی شفاف بوده و امکان دید واضح را به خارج و نیز ارتباط حیاتی با طبیعت فراهم میسازد . اسکلت نگهدارنده به رنگ سفید است که با دقت به شکل مشبک طراحی شده که بطور موثر نور روز را یکنواخت کرده و از درخشش آن جلوگیری میکند.
نور روز از بالای ساختمان و همچنین از قسمتهای پایین آن وارد شده از کف و سایر سطوح بازتاب میشود. این ساختمان طوری قرار گرفته که نور خورشید اکثرا" از پشت سر جمعیت نشسته وارد میشود و بنابراین خیرگی که مانع دید خوب است کاهش میدهد . خنک کردن فضا بوسیله جریان طبیعی هوا از طریق پانلهای شیشه ای و درها انجام میگیرد . بطوری که از وسایل مکانیکی خنک کننده استفاده نمیشود . در زمستان حرارت خورشیدی به سیستم گرمایش کمک کرده ولی در تابستان به حدی ملایم است که ایجاد گرمای زیاد نمیکند.

موزه هنری کیمبل

از زیباترین ساختمانها در جهان است که در زمره کلاسیکهای تمام دوران است معمار آن لوئیس کان است که به دلیل حساسیتش نسبت به نور در طراحی به شاعر نورپرداز معروف شده است. این موزه چکیده تمام طراحیهای خوب نور پردازی میباشد.
از قدیم نور پردازی موزه های هنری با شک و تردید همراه بوده است زیرا اشعه ماورائ بنفش موجود در نور خورشید تاثیر مخرب بر عناصر موجود در آن بخصوص در نقاشیها دارد ، کان برای این کار ملایمترین نور را انتخاب کرد که اولا" تاثیر مخرب نداشته باشد و دوما" در صورت وجود به کمترین مقدار باشد.
این موزه از یک سری طافهای مدور بتونی متصل به یکدیگر تشکیل شده است که یک نور گیر سقفی شفاف در امتداد برامدگی هر طاق قرار دارد. نور از طریق اتصالات نور طبیعی معلق که زیر نورگیر سقفی است بازگرداننده و تسویه میشود . اتصالات شامل قابی است که صفحه ای فلزی به آن متصل شده و دارای سوراخهای ریز است که اجازه نفوذ مقداری نور را داده تا هر گونه کنتراست شدید ممکن بین قسمتهای تحتانی اتصالات و اطراف آن را تعدیل کند .

فضای ورودی موزه کیمبل که در آن نحوه هرس درختان طوریست که برای انتقال دید از محیط بسیار روشن خارج به محیط داخل به صورت چتر هرس شده اند.

مدرسه ولکام تگزاس

نورگیریهای سقفی وقتی روشنایی الکتریکی هماهنگی خواهند داشت که از آنها به طیق غیر مستقیم همراه با روشنایی الکتریکی استفاده شود نمونهای از ان را می توان در این مدرسه پیدا کرد.

ساختمان تحصیلات نیوگلند

درختان ، بوته ها و پیچکها برای تصفیه کردن روشنایی طبیعی نور استفاده میشود که در این میان درختان کاشته شده در محیط خارج روبروی پنجره ها وسیله موثری جهت پیشگیری درخشش بیش از حد نوراند.

نورگیرهای سقفی

نورگیرهای سقفی ابزار بسیار خوبی برای گردآوری و دریافت مقدار زیادی نور از دهانه کوچکی میباشند، حتی در شرایط آسمان تمام ابری میزان روشنایی آنها چند برابر مقدار روشنایی است که به سطح عمود پنجره میتابد.
نورگیرهای سقفی ابزار موثری جهت رساندن روشنایی به عمق فضاهای داخلی میباشند حتی میتوان برای استفاده از نور روز در طبقات پایین ساختمانهای چندین طبقه از طریق کاربرد چاههای مرتفع و ابزارهای منعکس کننده استفاده کرد.

مدرسه مونت رز

شرایطی که این مدرسه در آن قرار گرفته است طوری است که در تمام ساعات روز آفتاب میدرخشد و چون پوشش گیاهی در این منطقه کم است درخشندگی بیش از حد هم وجود دارد.
نور از طریق نورگیریهای سقفی گنبدی شکل پلاستیکی و پنجره با سایه بان خارجی با قابلیت انتقال 20درصد وارد کلاس میشود.خیرگی حاصل از پنجره به وسیله حفاظ چوبی و کف پوش ضد بازتاب کنترل میشود.

نورگیر کلرستوری

نحوه اسقرار عمودی است و نسبت به نورگیرهای سقفی که بصورت افقی هستند نور کمتری را دریافت میکنند که با تعیین موقعیت آنها و یا به وسیله احداث سایه بان در آن میتوان از تابش مستقیم آفتاب به داخل جلوگیری کرد.

مدرسه طراحی هاروارد

ساختمان بحث برانگیزی است که طرح فضای داخلی آن دارای موافقین و مخالفینی است.
مهمترین فضا استودیوعظیمی است که دانشجویان طراحی از طلوع تا غروب خورشید دارند کار میکنند.
فضای استودیو شامل پنج سطح پلکانی است که نیمه نیمه روی هم قرار دارند که سراسر آن به وسیله کلرستوریها و سطوح سقف پوشش داده میشوند که جهت آنها رو به شرق میباشند در حالی که کنترل نور خورشید در برخی از فسمتها در ساعاتی عملا" ممکن نیست اما روشنایی فضای داخلی بصورت شگفت انگیز مطلوب است. نور از طریق کلرستوری به داخل رسیده و در عین حال سطوح سقف مانع دید به روشنایی آسمان میشود.
در معماری آغاز مسیحیت و نیز در معماری بیزانس همواره تلاش می شده است هر چه بیشتر به فضای داخلی جنبه روحانی داده شود و فضایی رؤیایی بیافرینند و روشن است که نورپردازی در این راه نقش عمده داشته است . برای نمونه به بررسی کلیسای ایا صوفیه در استانبول می پردازیم . بخش پائین گنبد اصلی – که در واقع سقف اصلی کلیسا است و قطری بیش از 30 متر دارد- به تمامی از پنجره های نزدیک به هم تشکیل شده است و به بیننده این احساس را می دهد که گنبد با تمام عظمتش در هوا به صورت معلق ایستاده است . نوری که از این پنجره ها و نیز از پنجره ها ی بخش بالای ساختمان به داخل می تابد به فضای داخل حال و هوائی کاملاً بیگانه با دنیای مادی می دهد .
ایده اصلی سبک گوتیک که «ساختن بخشی از آسمان در روی زمین» بود فضائی غیر مادی طلب می کرد. دو عامل می توانستند در حل این مشکل کمک کنند . عامل اول انتقال باربر ساختمان به بیرون بود. و نور پردازی مناسب را می توان عامل دوم دانست . ابعاد عناصر سازه ای در درون را تا حد امکان کم کردند و به این ترتیب توانستند که در سطوح آزاد شده پنجره های بسیار بزرگ بکار گیرند. نوری که از بخش بالای دیوارهای ناومیانی به داخل می تابد چنان شدید است که در این بخش هیچ قسمت تاریکی باقی نمی ماند . بیننده واقعاً خیال می کند که سقف میانی بالای سر او معلق است. به عکس بخش پائین ناومیانی نیمه تاریک است . دو ناوکناری با داشتن ابعاد لازم برای عناصر سازه ای در قسمت پائین دیوارهایشان امکان چنین نورپردازی ای را نمی دهد . انسان در این قسمت خیال می کند که در فضای نیمه تاریک زمینی ایستاده است و وقتی به بالا نگاه می کند «آسمان » روشنی را که جایگاه هر آنچه که خدائی است می بیند . سقف کلیسا می بایستی«سقف بلند و معلق» آسمان را القا کند و در همین راستا است که در سقف تیره رنگ کلیسای سن شاپل Sainte-Chapelle در پاریس نیز ستاره های طلائی رنگ نقاشی شده است.



نور روز در معماری، تالیف بنجامین اچ.اونز



تعداد مشاهده: 407 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: pptx

تعداد صفحات: 39

حجم فایل:6,446 کیلوبایت

 قیمت: 5,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل
  • محتوای فایل دانلودی:


پاورپوینت-روانشناسی رنگ - در 41 اسلاید-powerpoint-ppt

پاورپوینت-روانشناسی رنگ - در 41 اسلاید-powerpoint-ppt




رنگ یک زبان جهانی است. رنگ احساسات را تحریک می‌کند. فرهنگ‌ها را شکل می‌دهد و پیش زمینه جهان ما را می‌سازد. صحبت در مورد رنگ موجب می‌شود که خصوصیات موسیقی و طبیعت و ویژگی‌های شخصیتی را به جا آوریمورنگ بر خلاف سایر ملزومات دکوراسیون یک بعد انسانی دارد که نمی‌توان آن را نادیده گرفت. در واقع رنگ می‌تواند حالتهارا تغییر دهد، فضاهای خاصی به وجود آورد و روحیهٔ انسان را بهتر کند و در همین حال جولانگاه خوب و امنی برای خلاقیت انسان است.


دیدن رنگ‌ها، استفاده از آنها و فضا سازی با پالت شخصی و دلخواه، زمینهٔ آرامش بخشی را در زندگی روزانه ایجاد می‌کند. رنگ یکی از ملزومات باشکوه زندگی است. خانه‌ای که غرق رنگهای مناسب باشد همیشه آرامش بخش است؛ اتاق‌ها با ترکیب جالب رنگها، بافت و ابعاد، زنده و زیبا می‌شود.


توصیف رنگ


اگر به اهمیت استفاده از سایه و رنگ مایه‌های ساده پی ببرید استفاده از رنگهادر طراحی دکور به تجربهٔ ارزنده‌ای بدل می‌شود. واکنش ما به رنگها می‌تواند از بعد احساسی یا علمی مورد بررسی قرار گیرد. کشف این مساله چگونه بر فضا تاثیر می‌گذارد کمک می‌کند تا دریابید چه چیزی حس بهتری در شما ایجاد می‌کند.


رنگ در سطوح واحجام


اگر داخل ساختمان به سطوح و احجام تخیلی و آبستره تقسیم شده باشد، سعی کنید که هر حجم یا سطحی را با ترفندی ظریف با رنگی عمل آورید. جایگزینی موثر رنگها در هر اندرونی موجب سادگی و شفافی در منطق بصری فضا می‌شود. این نوع فضاها بدون رنگ پردازی فکر شده بی محتوا و آشفته به نظر می‌رسد.


رنگهای برجسته توان جذب دقت به هر نوع نمای خاص و عنصر معماری داخلی را دارد، از قبیل طبقه بندی‌های مختلف، پارتیشن‌ها و غیره حتی می تئانید زمان انتخاب، رنگ‌های قوی و متضاد اما مناسبی را به کار گیرید. مطمئن باشید که عناصر منتخب ویژه شما در معماری داخلی مناسب ترین موارد برای برجسته شدن هستند.


اصول هماهنگی رنگها


پایدار ترین تئوری هماهنگی رنگ در معماری داخلی عبارت است از اطمینان به اینکه رنگها در هر نوع رنگ بندی در بعضی ویژگی‌ها و خصائل با یکدیگر مشارکت دارند. به یاد داشته باشید که رنگها سه نوع ویژگی دارند:


نام رنگ hue or color ارزش رنگ درجه سیر و روشنی value color میزان اشباع chroma=saturation


حفظ برخی تشابه بین رنگها به شما این اطمینان را می‌دهد که رابطه‌ای بین یکایک آنهاست که منجر به هماهنگ شدنشان می‌شود. پس ابتدا باید پایه هماهنگی ترکیب رنگها مهیا شود آنگاه برای برجستگی بصری لازم است که رنکهای نمایشی به آنها اضافه نماییم که این مهم برای سرزنده نمایاندن ترکیب رنگ و ممانعت از ملال آور شدنشان می‌باشد


رنگها و ارزش رنگهای متشابه((similar hue and value


روش آسان برای نیل به هماهنگی در رنگ، همانا حفظ میزان رنگ و ارزش رنگ به طور متناسب، ثابت و فقط با تغییری است که گهگاه در اندازه اشباغ شدگی رنگ پیش می‌آید یعنی تراکم و به زبان دیگر خلوص رنگ را زیاد و کم می‌کند. این کار بدین معنی است که در یک انتخاب از نمونه رنگهای متناسب، بکار رفته در یک ترکیب تک رنگ، روشنی و یا تیرگی نسبی ثابت مانده و فقط قدرت رنگ یا درجه اشباع آن است که کم و زیاد می‌شود. برخی رنگها می‌توانند خیلی جاندار و پر ملات باشند و برخی دیگر آبکی و کم ملات.


نام رنگ‌های مشابه با میزان خلوص آنها(similar hue and chroma)


شیوه دیگری برای دستیابی به هماهنگی، همانا حفظ رنگ و خلوص یا اشباع آن به میزان برابر و متغیر نمودن ارزش رنگ می‌باشد. این نوع ترکیب رنگ شامل تغییرات همان رنگ با همان توان رنگ همراه با سیر و روشنی نسبی و تغییرات رنگ می‌باشد.


ارزش رنگها و میزان خلوص ثابت باشد (similar value and chroma)


باز هم روشی دیگر برای هماهنگی رنگ؛ حفظ ارزش رنگ و میزان اشباع یا خلوص بصورت ثابت و تغییر خود رنگ است در این شرایط روشنی و تیرگی نسبی، ثابت به نظر ممی رسد هم آنگونه که درجه اشباع رنگ نیز ثابت است و تنهاخود رنگ است که تغییر می‌کند. به طور غیر منتظره‌ای این روش کمتر مورد تجربه قرار می‌گیرد پس با حفظ ارزش رنگ و درجه اشباع در شکل ثابت است و رنگها گهگاه به خاکستری می‌گراید (اشباع با درجه متوسط) متمایل می‌شوند. به یاری موارد ذکر شده شما می‌توانید عملاً هر یک از رنگها را با هم ترکیب کنید که نتیجه آن آفرینش ترکیب بندی فوق العاده چشمگیر و هم آهنگ خواهد بود.


سادگی را حفظ کردن


برای اجرای آسانترین و مطمئن ترین ترکیب بندی، اول اینکه فقط با دو رنگ بسیار نزدیک، مرتبط با یکدیگر کار کنید. دیگر اینکه برای برخی از فضاها و رنگهای یکنواخت momoton استفاده از یک تک رنگ momton &mono chromatic در رنگ بندی بجا و رویکردی صحیح است. برای مثال اگر درون خانه‌ای مبلمان ئ رنگ کلی فضا همخوان ئ یکسان باشند، این ترکیب خود جلب نظر می‌کند.


اغلب با وجود اینکه شما اسباب و اثاثیه را با هدف یکی کردن مبلمان با معماری داخلی خانه یکسان می‌نمایید حتمادر می‌یابید که با مقدار جورواجوری مبلمان بدقواره، که بیشتر به آنها اثاثیه می‌توان اطلاق کرد تا اشیاء فکر شده و بجا برای فضای مورد نظر مواجه هستید. یعنی زندگی شما بیشتر اوقات متمایل به پر شدن بی هدف با انواع اسباب اثاثیه می‌شود. یک میز تحریر، یک چراغ خاص سوغاتی از اروپا و یا یک تک پارچه بته جقه هدیه شده از طرف عمه جان. حال برای ارتباط دادن همه این عناصر گلچین شده با مبلمان و اشیاء جانبی آرایشی، اصولی ترین راه آفرینش سادگی در معماری پس زمینه این اشیاء می‌باشد. طراحان و دکوراتورها این روش را برای دستیابی به ساختاری صحیح در معماری داخلی خود بر می‌گزینند.


ترکیب بندی خنثی ولی یکنواخت


یک ترکیب بندی خنثی رویکردی محافظه کارانه و بدون اشتباه در آرامش یک فضای داخلی می‌باشد که برای اشیاء برجسته تزیینی و کارهای هنری در فضا، زمینه ساز برجستگی و درخشش شده است. به یاری سادگی و نامرئی بودن پس زمینه، بدین معنی که پس زمینه بدون خودنمایی باعث نمایش اشیاءتزیینی و کارهای هنری شود، یک رنگ بندی خنثی واقعی هیچگاه نه سرد است نه گرم و به طور نسبی کلاً خنثی است، در بر گیرنده رنگریزه‌های سفید، سفید شیری و خاکستری خنثی بوده و آفریننده حال و هوای بسیار شیک و جدی در فضا می‌باشد، احساس بر انگیخته شده بوسیله طراحی رنگ موجب آرامش، احساس وظیفه، گوشه گیری، ظرافت، تسلط پاکی، جدیت و خشکی است.


رنگ بندی‌های سرد و یکنواخت[ویرایش]


در رنگبندی سرد و یکنواخت رنگها عبارتند از سبز-خاکستری-صورتی-خاکستری یا شیری سرد، یک فضای داخلی با رنگبندی سرد یکنواخت بیشتر گرایش به هوایی بودن دارد و برای پرهیز از یک فضای ناخوشایند و خشک روشن تر از یک فضای گرم یکنواخت خواهد بود. تجهیز مبلمان نقش مهمی را در آفرینش گرمای دلپذیر دارد چند قطعه مبل چشمگیر در تعادل فضا نقش مهمی می‌تواند ایفا کند.


رنگبندی گرم و یکنواخت


رنگبندی‌های گرم و یکنواخت رویکردی ساده در طراحی رنگ می‌باشند رنگها می‌توانند خاکستری گرم، بژ و از مجموعه طیف رنگهای گرم نیز می‌باشند، زیر مجموعه رنگهای خاکستری گرم می‌توانند آفریننده فضایی دعوت کننده، دنج و آرامش بخش باشد. حال فضایی مطلقاً گرم و یکنواخت می‌توانند بوسیله چند شیء برجسته با رنگ سرد از انواع تابلو و یا لوازم جانبی تزیینی تعادل و توازن رنگ فضا را کامل می‌کند.


رنگبندی‌های متشابه یا همگن


رنگبندی‌هایی که به یکدیگر شباهت داشته و یادر چرخه رنگ همسایه یکدیگرند، متشابه نام دارند. در رنگهای ملایم (با سفید ترکیب شده) ویا سایه رنگها (با سیاه ترکیب شده) هم آهنگی وجود دارد. زمانی که رنگی قوی و پر توان را انتخاب می‌کنید یک رنگبندی آنالوگ رویکردی مطمئن و مستدل برای پایان بخشیدن خوش به هم آهنگی رنگی شماست. تاثیر زیبا شناسانه عمومی ئ رئانشناختی در رنگبندی آنالوگ بستگی به ارزیابی زنگهای انتخابی شما دارد.


رنگبندی متشابه یا آنالوگ نسبتاً از نظر اجرا آسان می‌باشد و زمینه انعطاف‌پذیری در ایجاد هماهنگی با تعدادی از سایر تجهیزات مانند مبلمان مهیا می‌سازد. این نوع راهکار در رنگبندی بعنئان حلال مشکلات برای زمانی است که رنگین مجموعه‌ای از اثاثیه و مبلمان گلچین شده را می‌آزمایید.


رنگبندی‌های مکمل


رنگهای مکمل و یا متمم. آنهایی هستند که در چرخه معروف رنگها درست در مقابل یکدیگر قرار دارند. حال رنگبندی رنگ‌های مکمل اغلب بیشترین برجستگی و سرزندگی را دارا بوده و عملاً مشکل سازند و هرگونه چالش در داوری، انتخاب و بکارگیری به موقع این رنگها، موجب ایجاد رنگبندی نا هنجاری می‌شود. بنابراین مطالعه موفقیت آمیز نمونه‌های رنگبندی‌های مکمل لازم است، زیرا درک این موضوع که کدام یک از رنگها لازم و دیگری غیر لازم است حیاتی است. نهایت اینکه طراحی با رنگهای مکمل اغلب حاصلش هیجان، شادابی، انرژی و جنبش می‌باشد.


رنگ وبافت


جنس و بافت. عاملی مهمی است که باعث زنده شدن رنگها می‌شود. در واقع برخی رنگها تنها در صورت قرار گرفتن در جنس و بافت مناسب می‌توانند هم نشینی زیبایی را ارائه دهند. مثلاً پارچه نخی سفید وچرم مشکی کاملاً با هم مناسب هستند. ما می تئانیم از دو جنبه به این مسئله نگاه کنیم. مثلاً وقتی نور از بافت‌های مختلف باز می‌تابد. ما تاثیرات مختلفی را مشاهده می‌کنیم. شاید این بازتاب درخشان، مات، کدر یا شفاف باشد یا نرمی و زبری بافت آن، توجه انسان را به خود جلب کند. اما ما از لحاظ فیزیکی نیز می‌توانیم از بافت پارچه لذت ببریم. و این زمانی است که بافت و جنس پارچه نیز با زیبیی ظاهری آن هماهنگ است.


رنگ و نور


نور فراوان خوب و طبیعی یکی از بهترین عناصر در دکوراسیون است که می‌توانید روی آن مانور بدهید. این ساختمان صنعتی شهری به یک آپارتمان بادگیر و بزرگ تبدیل شده است اما چندان احتیاجی به اسباب اضافی دیگر برای تکمیل خطوط خوب معماری و سایه روشن‌های مناسبش ندارد. نور مناسب شب در چنین فضایی، ترکیبی از چند نوع مختلف نور و درجه‌های متعدد ان است تا بتواند با فضای ساختمان، سازگار شود. در نتیجه هالوژن، تنگستن و فلورسنت هم برای ایجاد نئر واحد و مناسب در آن مفید هستند.


رنگ در معماری


معماران و طراحان داخلی به هنگام طراحی، ساختمان را از نظر فرم، فضا،نور، رنگ، بافت مورد بررسی قرار می‌دهند، اما متأسفانه یکی از اجزایی که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد رنگ است. برای اینکه تاثیرات رنگ از همان ابتدا مشخص شود، باید انرا به عنوان یکی از اجزای تشکیل دهنده از همان اغاز انتخاب نمود، نه اینکه بعداز اتمام طراحی، مبادرت به انتخاب آن کرد. لازم نیست که طراحی رنگ، چیزی به هزینه‌های ساخت و ساز و یا تعمیرات اضافه کند. باید برای کار در پیش رو برنامه ریزی کنیم. بهترین راه این است که رنگ‌های نقاشی و سایر مصالح را به عنوان ترکیب ساده رنگ در نظر بگیریم. موفق ترین طراحی رنگ در فضای داخلی باید در خور اهداف طراحی باشد و به ان واکنش نشان دهد. تناسب و تاثیر گذاری رنگ بر روند طراحی شامل موارد زیر است:


هماهنگی با محیط
جلب توجه
تعدیل کردن فضا از نظر کوچک و بزرگ جلوه دادن ان
تفکیک کردن و محدود کردن فضا
جداسازی و تعریف فضا
همسان و همگون کردن بافت فضا

رنگ در معماری اسلامی


رنگ از تکثیر نور حاصل می‌شود و نمایانگر کثرتی است که ارتباطی ذاتی با وحدت دارد. از دیدگاه اندیشمندان هنر اسلامی، رنگ سفید نماد وجود مطلق و رنگ سیاه که پوشش خانه کعبه است نماد اصلی تعالی و فراوجودی است که خانه کعبه با آن ارتباط دارد، رنگ‌های آبی، فیروزه‌ای و طلایی در نگارگری اسلامی و ایرانی، جلوه‌هایی از معانی باطنی جاری در بطن رنگ هایند روان‌شناسی رنگدرقرآن نیز مورد تامل جدی قرار گرفته است.


«قالوادع لنار بک بیین لنامالونها قال انه یقول انها بقره صفرا فاقع لونها تسرالناظرین» آیه‌ای که در آن رنگ زرد زرین عاملی برای سرور و انبساط خاطر ناظر معرفی می‌شود این آیه و همچنین احادیث و روایاتی که بر معانی رنگها دلالت می‌کردند (سفید که رنگ محبوب پیامبر بود و سبز که نشانه سیادت فرزندان علی (ع) و فاطمه (س) محسوب می‌شد) رنگ را عاملی مهم در جهت استفاده معنوی در جلوه‌های نگارگری معماری اسلامی قرار داد، اهمیت و جایگاه رنگ در معماری اسلامی مورد توجه کامل قرار گرفته است یکی از اصیل ترین رنگ‌های مطرح در هنر اسلامی رنگ فیروزه‌ای است، همچنین آبی لاجوردی هسته تمثیل مراقبه و مشاهده است، بیانگر بیکرانگی اسمان آرام و تفکر برانگیز سحرگاهان صاف و صمیمی است، در درون مسجد، برخلاف بیرون که کاشی کاری بیشتر با آجر عجین شده است.


نقوش کاشی با سفیدی نقوش گچ بری همراه است که تضاد چشم گیری را با فضای پر نقش و رنگ بیرون برقرار می‌سازد و باعث می‌شود فضای داخلی مسجد آرامش و قداست خاصی داشته باشد که این قداست از رنگ سفید فضا و از بی‌رنگی و بی نقشی سطوح داخلی نشات می‌گیرد، زیرا رنگ سفید به خصوص وقتی با نوعی خلوت، تفکر و سکوت همراه باشد، الهام گر نوعی بزرگی پاکی و اندیشه بالندگی است، بیشترین قسمت سطوح کاشی کاری‌ها به رنگ‌های سردی چون زنگاری‌ها، فیروزه ای‌ها و لاجوردی‌ها تعلق دارد، لاجوردی‌ها و رنگ‌های آبی‌فام عمق دارند که آدمی را به بی‌نهایت و به جهانی خیالی و دست نیافتنی می‌برند، آبی، گستردگی و وسعت آسمان صاف را به یاد می‌آورد. نشانه صلح است و رنگ بی گناهی، نور آبی، کسانی را که بی قرارند، آرام می‌کند، آبی همواره متوجه درون است و جنبه‌های گوناگون روح آدمی را نشان می‌دهد، در فکر و روح او داخل می‌شود و باروان او پیوند می‌خورد، آبی معنی ایمان می‌دهد و اشاره‌ای است به فضای لایتناهی و روح. آبی سمبل جاودانگی است .


در واقعیت، رنگ وجود ندارد! از نظر علم فیزیک چیزی وجود دارد که دارای جسم و یا ماده باشد و بتوان به آن شکل داد و آن را لمس کرد. شیء رنگی را می توان لمس کرد و یا به آن شکل داد؛ اما این خود آن شیء است که موجودیت خارجی دارد نه رنگ آن. رنگ تنها ظاهر دارد، چیزی که به صورت لحظه ای دیدهمی شود.





رنگ بازتابی از نور است که به شکل‌های متفاوتی در می‌آید و این بازتاب مجموعهٔ وسیعی را شامل می‌شود.اگر یک ناحیه باریک از طول موج‌های نور مرئی توسط ماده جذب شود رنگ بوجود می‌آید.


رنگ یکی از از خاصیتهای نور است.ادراک رنگ ،نتیجه نور تابیده شده ،تغییرات در آن،ویژگی های جذبکنندگی،انعکاسی و انتقالی سطح ،رابطه سطح با رنگهای اطراف ان و ویژگیهای چشم می باشد.


برای دیدن ادامه مطلب و دریافت مطلب به صورت کامل به ادامه مطلب مراجعه کنید.


نقش رنگ در معماری
رنگها روح دارند و زنده اند,رنگها کلمه اند و همچنین کلمات سخن میگویند…
از نهان سبز جنگل ها,از راز آبی آسمان و دریاها,از شفافیت و زلالی قطرات باران و از پاکی سفید برف;بلی رنگها از روح آدمی و دنیای پر رمز و راز انسان سخن میگویند و رنگهایی که انسانها بدان می پوشند و می نگارند و نقش میزنند نیز حکایت از گوشه ای دیگر از درون ایشان دارد.


.
غایت و هدف همه مجاهدت های هنری بیرون کشیدن و استخلاص ماهیت و سرشت معنوی فرم و رنگ و آزادی آنها از زندان دنیای مادی است.از چنین آرزو و سودایی است که هنر غیر مادی نشات میگیرد.دنیائی که امروز در آن زندگی میکنیم , به دنیای انسان در سالهای گذشته , شباهتی ندارد.دنیای ما با ابداع و خلاقیت شکل گرفته است.ما بناهائی میسازیم که محتوای آنها در عملکرد آنها نهفته است;در عین حال بناها سمبول افکار و عقاید نیستند ; بلکه تجسم افکاری هدف دار هستند.


.
با گذشت زمان فکر انسان به اسرار پدیده های طبیعت چون رنگین کمان , رعد و برق , جاذبه و امثال آن پی برده است , با وجود این , پدیده ها هنوز هم در اسرار باقی مانده اند; رعد و برق ما می ترساند.ولی رنگهای رنگین کمان و نور ستاره شمالی روح را تعالی می بخشد و آن را تهذیب می کند.رنگین کمان سمبل صلح است.فقط کسانی که عاشق رنگ هستند می توانند زیبائی و کیفیت ذاتی آن را درک کنند.


رنگ مواهب خود را به همه تقدیم می کند , ولی رموز و اسرار پنهان خود را فقط برای علاقه مندان واقعی آشکار می سازد.رنگ زندگی است زیرا جهان بدون رنگ برایمان مرده جلوه می کند , رنگ ها ایده آغازین و ثمره نور اصلی بدون رنگ هستند و مقابل آنها تاریکی بدون رنگ است.


.
گوته در ” فاربن لهر ” در مورد هماهنگی و کلیت رنگ می نویسد: وقتی چشم رنگی را می بیند , بلافاصله فعالیتش را شروع می کندو عملکردش چنان است که به شکلی نا خود آگاه و اجتناب ناپذیر , رنگ دیگری ایجاد می کند که با پیوستن به حلقه رنگها , ترتیب حلقه رنگ را کامل میکند و این تاثیر متقابل , احساسی از غنای رنگ به انسان می بخشد.مقصود از هماهنگی رنگ , هنر وسعت دادن به درون مایه ها و مضامینی از تناسبات اصولی رنگ است که می تواند بعنوان پایه ای برای کمپوزیسیون ( یا آفرینش هنری )به خدمت گرفته شود.
رنگهای درخشان به تنهایی جذاب هستند اما اگر در یک الگو یا ردیفی منظم قرارگیرند از نظر بصری تاثیر بیشتری خواهند داشت. این نوع آرایش یک ساختار ساده را بر این رنگها حاکم میکند و در نتیجه یک مفهوم و یا نوعی نظم را، ورای حضور محض رنگها، منتقل خواهد کرد.پدیده های بصری , معنوی و روانی در حیطه رنگ و هنرهای رنگ روابط مشترک زیادی دارند.وقتی که موضوعی در نظر مشترک گرفته شد , طرح باید از این موضوع اولیه و حاکم بر کار , پیروی نماید.
اگر رنگ مهمترین وسیله بیان حالت و مفهوم باشد , ترکیب رنگ باید از سطوح رنگ شوع شود و این سطوح , خطوط را مشخص خواهند کرد.کسی که اول خطوط را رسم می کند و بعد رنگ را بدان می افزاید , هرگز نخواهد توانست یک اثر رنگی خوب و واضح به تصویر بکشد.رنگها , ابعاد و جهات مخصوص به خود را دارند و سطوح را به شیوه خود , ترسیم می کنند.


.
شاید به نظر عجیب برسد که در حوزه حس بصری رنگ حرارت را می توان تشخیص داد.به هر حال تجربه نشان داده است که بین دو آتلیه که یکی با رنگ سبز-آبی و دیگری با قرمز-نارنجی رنگ شده باشد , ۵ تا ۷ درجه اختلاف حرارت یا بودت از طریق ذهنی احساس می شود.به عبارت دیگر , کسانی که در آتلیه سبز هستند , در ۱۵ درجه سانتیگراد احساس سرما می کردند , اما در اتاقی که با رنگ قرمز نارنجی رنگ شده بود تا ۱۳-۱۱ درجه سانتی گراد نیز احساس سرما نمی کردند.حقیقت این است که رنگ آبی-سبز جریان خون را کند و رنگ قرمز نارنجی همانند داروی محرکی است که باعث حالت هیجانی و تسریع جریان خون در بدن می گردد.


.
این تاثیرات مختلف قدرت وسیع مفهومی و بیان حالت کنتراست سرد و گرم را نشان می دهد و از آن می توان برای ایجاد اثرات تصویری فوق الهاده زیبا استفاده کرد.مناظری که فاصله اشیاء در آن زیاد است , همیشه از لحاظ رنگ سرد تر بنظر می رسند , زیرا که در عمق هوا قرار دارند.پس کنتراست سرد و گرم وسیله مهمی است که اثرات پرسپکتیو و حجمی را نشان می دهد.


.
شکل ها نیز دارای خصوصیت گویا ومعنی دار نظام زیباشناختی خود هستند.در طراحی,این کیفیت های معنی دار شکل و رنگ می بایست با یکدیگر مطابقت داده شوند,یعنی شکل و رنگ در معنی دار بودن و مفهوم خود یکدیگر را تایید و اثبات نمایند.
سه شکل اصلی مربع,مثلث و دایره نیز مانند سه رنگ اصلی قرمز,زرد و آبی دارای خصوصیات مفهومی و بیانی مشخص هستند.مربع,نمایانگر ماده,وزن و حدود مشخص است وحسی از کشش و امتداد و تجربه حرکت را القاء میکند.مربع با رنگ قرمز منطبق است و وزن حجم قرمز با شکل سنگین و ساکن مربع مطابقت دارد.مثلث با زوایای حاد و تند,تاثیر ستیزه جویی,پرخاش و تهاجم را ایجاد میکند.مثلث سمبل تفکر است و حالت وخصوصیت بی وزن آن با زرد روشن هماهنگی دارد.دایره بر عکس مربع,احساسات را ملایم و معتدل میکند و حس آرامش و حرکت آرام و آهسته را القاء مینماید.دایره سمبل روح است که در درون خود همواره در حال حرکت استبررسی تاثیر متقابل روانشناختی رنگها در کاربرد هنری رنگ اهمیت بسزایی دارد و استفاده متناسب از هر رنگ می تواند کاربرد ویژه ای در طراحی داخلی داشته باشد.

شکوه و جلوه هر رنگ در کنار رنگ دیگر، اثر واقعی خود را نشان می دهد و هر رنگ نسبت به رنگ دیگر میزان تیرگی یا روشنی اش بهتر نمایان می شود. تغییر دادن این ترتیب طبیعی ، ناهماهنگی رنگها را به دنبال دارد و استفاده از این ترکیب ناسازگار، می تواند تغییرات زیادی در دکوراسیون داخلی

تعداد مشاهده: 388 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: pptx

تعداد صفحات: 41

حجم فایل:102 کیلوبایت

 قیمت: 4,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل
  • محتوای فایل دانلودی: